خدا
06 شهریور 1396 توسط بنفشه غلامي
جای خدا نباشیم
روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود . بعد نماز همه او را سرزنش کردند . او دیگر آنجا به نماز نرفت .
همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست . مرد کافه چی با خوش رویی گفت : اشکال نداره ، فدای سرت او از آن روز مشتری دائمی آ ن کافه شد .
حکایت ماست :
جای خدا مجازات می کنیم
جای خدا می بخشیم
جای خدا…….